زندگی همه ما پستی و بلندی دارد، خوشی و ناخوشی دارد. روزهایی هست که همه چیز بر وفق مراد است، از خودت و زندگیای که داری راضی هستی و از آن لذت میبری. روزهایی هم هست که درد و رنج، توان لذت بردن را از تو میگیرند، همهچیز به نظر ناامیدکننده میآید، از عملکرد خودت در زندگی راضی نیستی، احساس میکنی به آرزوها یا اهدافت نرسیدهای و…. این یک مسیر عادی در زندگی همه افراد است، اما نکته مهم این است که در زمانهای ناخوشی یا بحران در دام فومو* نیافتی!
فومو یکی از احساساتی است که اغلب ما انسانها به اشکال مختلف آن را تجربه میکنیم. خصوصا با گسترش شبکههای اجتماعی این احساس با شدتِ بیشتر و در افراد بیشتری دیده میشود. فومو در حقیقت احساس نگرانی از عقب افتادن از دیگران است؛ این احساس که دیگران در حال تجربه کردن چیزهایی هستند که تو از آن بی نصیبی، اینکه دیگران تفریحاتی دارند که تو نداری، پیشرفتهایی دارند که تو نداری و اینکه تو در زندگی عقب ماندهای! این احساس، به خصوص در زمانهایی از زندگی که دچار بحران هستی یا از خودت و شرایط زندگی راضی نیستی تشدید میشود.
تنها راهی که میتوان از فومو رهایی یافت این است که آن را بشناسیم و سعی کنیم از موقعیتهایی که باعث بروز این احساس میشوند دوری کنیم. معاشرت با آدمهای منفی را حذف کنیم، در اینستاگرام یا سایر شبکههای اجتماعی، صفحاتی که باعث میشوند احساس بدی نسبت به خودمان پیدا کنیم، حسادت کنیم یا هر حس منفی دیگری در ما به وجود میآورند را دنبال نکنیم.
تجربه من از فومو مربوط به دورهای است که تولید محتوا در اینستاگرام را تازه شروع کرده بودم و بعد از مدتی فعالیت، دنبالکنندگان وفاداری پیدا کرده بودم. روزهایی را به خاطر میآورم که بخاطر یک برنامه شخصی بسیار مهم درگیر بودم؛ انجام کارهای اداری و درگیری ذهنی تمام نشدنی. در تمام این ساعات، علاوه بر تمام مشغلههایی که داشتم، تصور اینکه بخاطر این درگیریها از کار تولید محتوا عقب ماندهام بسیار اذیتم میکرد. این فشار روانی مضاعف، واقعا انرژی زیادی از من میگرفت. در زمانهای مرده مثل معطلی در ادارات، ویدیوهای استراتژیستهای اینستاگرام را میدیدم که از تولید محتوای روزانه و مستمر میگفتند و استوریها و پستهایی از دوستان و همکارانم میدیدم که به طور منظم در اینستاگرام فعالیت میکنند، ایدههایی که من در ذهن داشتم را عملی میکنند و روز به روز در این فضا رشد میکنند؛ اما من درجا میزنم و حتی بسیاری از همراهانم را از دست میدهم!
این وضعیت، بهرهوریِ من را بسیار پایین آوردهبود. بعد از مدتی احساس کردم دنبال کردن این افراد در این برهه زمانی، نه تنها کمکی به رشد من در اینستاگرام نمیکند، بلکه با احساس عقبماندنی که به من القا میکند، توان عملکردیِ من در سایر بخشهای زندگی را نیز بسیار کاهش میدهد. بنابراین، بلافاصله شروع به حذف پیجهای اینستاگرام مارکتینگ و استراتژیستهای اینستاگرام کردم و در مورد همکارانم سعی کردم با طرز فکر جدیدی آنها را دنبال کنم! این طرز فکر که من همراه آنها هستم تا بیاموزم، در جریانِ اتفاقات روز در حوزه کاری خودم باشم و به رشد فردی خودم کمک کنم. اینکه شخصی ایدهای را عملی کرده که من در ذهن داشتم، نباید به من حس بدی بدهد. هزاران نفر در دنیا، هرکدام به شکل و سبک و سیاق خودشان یک ایده مشترک را عملی کردهاند. در زمان مناسب، اگر من همچنان مایل به انجام این ایده باشم، میتوانم با رنگ و عطر و طعم خودم این ایده را بازسازی و ارائه کنم و ارزشی به آن بیافزایم. بهعلاوه، ایدهها ازجریانِ آگاهی حاصل میشوند؛ از بیشتر دانستن، بیشتر تعامل داشتن و بیشتر فکر کردن! پس سعی کردم دیگر نگرانِ آن نباشم! چون ایدههای جدید به موقعش خواهند آمد.
FOMO: Fear Of Missing Out*