در پست قبلی بلاگ، تمرینی عالی برای داستان‌سرایی و بکارگیری آن در آموزش به منظور تقویت جریان سیال ذهن گفتیم که به ما کمک می‌کند از موضوعاتی که اطرافمان می‌بینیم برای داستان‌سرایی در آموزش استفاده کنیم.
در این پست قرار است چند نمونه خوب از داستان‌سرایی در آموزش را با هم ببینیم و در خلال آن با روند انجام تمرین برای داستان‌سرایی در قالب چند مثال ساده آشنا شویم.
لطفا یک دفترچه یادداشت و یک خودکار یا مداد بیاورید و با من مرحله به مرحله تمرین را انجام دهید.
من یک نیمچه داستان می‌نویسم، می‌خواهیم فکر کنیم که چطور می‌توان آن را برای تفهیمِ یک مطلب دیگر استفاده کرد. ایدۀ خود را در کامنت‌های بلاگ بنویسید تا همه ببینیم چه موضوعات مختلفی را می‌توان به یک داستان ساده ربط داد.
هر کدام از ما بستر فکری متفاوتی داریم که به این ایده‌یابی کمک می‌کند. بعد باهم یک نمونۀ خوب از تبدیل این داستان به یک آموزش را می‌بینیم.
نیمچه داستان 1:
امروز یکی از صمیمی‌ترین دوستام به اعتمادم خیانت کرد. سعی کرد با یه سری رفتارهای گنگ و نامفهوم بهم کلک بزنه و ازم سوء استفاده کنه. دیگه هیچوقت نمی‌تونم بهش اعتماد کنم.
ایده من:
مفهوم مثال نقض در منطق و ریاضی: کافیه فقط یه مثال نقض پیدا کنی تا دیگه نتونی به درستیِ یک گزاره اعتماد کنی. از اون به بعد میدونی که این گزاره همیشه هم درست (درستکار) نیست!
ایدۀ شما چیه؟
چند لحظه فکر کنید و توی کامنت‌ها بنویسید…
ایدۀ پوریا مظفریان این بود:
نیمچه داستان2:
یه سخنران توی شهرمون بود که همه حرفاش غیرعلمی و چرت و پرت بود. فقط خوب بلد بود مسائل عامه‌پسند رو تو یه قالب شبه علمی ارائه بده. روزای اول کلاسهای 10 نفره برگزار می‌کرد. الان داره توی شهرهای دیگه هم همایش برگزار می‌کنه. کلی طرفدار پیدا کرده که روشون تاثیر گذاشته و به یه سری خرافات اعتقاد پیدا کردن و فکرم می‌کنن مسیرشون خیلی علمیه!
ایده من:
هوش مصنوعی شبکه‌های اجتماعی: فعالیتت رو دقیق رصد می‌کنن. نگاه می‌کنن چیا برات جالبه و سعی می‌کنن در قالب همون چیزایی که دوست داری پیشنهادات موردنظر خودشون رو آهشته و بی سر و صدا بهت بدن یا عملکرد و تفکرت رو تحت تاثیر قرار بدن
ایدۀ شما چیه؟
چند لحظه فکر کنید. همین الان توی کامنت‌ها برام بنویسید…
ایدۀ رومینا خدایار این بود:
گاهی اوقات هم می‌توان مستقیماً از خودِ داستان برای انتقالِ مفهوم موردنظر استفاده کرد. در واقع ما می‌توانیم یک تجربۀ شخصی را برای درک بهتر موضوع برای یادگیرندگان خود شرح دهیم.
اینجا سمیه رزبان از ماجرای یک تجربه‌اش برای انتقال مفهوم استفاده می‌کنه:
همانطور که مشاهده کردید گاهی با یک داستان ساده و کمی تفکر و ایجاد جریان طوفان ذهنی، می‌توانیم جذابیت ویژه‌ای به آموزش خود بدهیم.
قرار نیست با یک داستان، کل مفاهیم را آموزش دهیم. این داستان ممکن است نقش انگیزشی یا برقراری ارتباط بهتر با مخاطب و یا حتی آماده کردن ذهن یادگیرنده برای آموزش یک مفهوم پیچیده را داشته باشد.
با تقویت مهارت داستان‌سرایی به مدرسی ویژه و متفاوت تبدیل می‌شوی. این را از من بپذیر.
